نظر برگشتن

لغت نامه دهخدا

نظر برگشتن. [ ن َ ظَ ب َ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) تغییر عقیده و روش دادن. عدول کردن. || به خشم آمدن. راندن :
یارب نظر تو برنگردد
برگشتن روزگار سهل است.

فرهنگ فارسی

تغییر عقیده و روش دادن ٠ عدول کردن ٠ یا به خشم آمدن ٠ راندن ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم