نازک نارنجی

لغت نامه دهخدا

نازک نارنجی. [ زُ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) در تداول ، که به هر ناملایمی برنجد. نازپرورده ای که تحمل اندک دشواری نیارد کردن. زودرنج. که تاب اندک سختی ندارد. نازپرورده.

فرهنگ معین

( ~ . رِ ) (ص مر. ) (عا. ) کسی که تحمل سختی ها را ندارد، زودرنج .

فرهنگ فارسی

(صفت ) آنکه نتواند دربرابر مشقات جسمانی و روحانی یاسخنان تلخ و ناروا مقاومت کند زودرنج .

ویکی واژه

(عا.)
کسی که تحمل سختی‌ها را ندارد، زودرن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم