داروی جراح

لغت نامه دهخدا

داروی جراح. [ ی ِ ج َرْ را ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) داروی بیهوشی. ( غیاث ).

فرهنگ فارسی

داروی بیهوشی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال فنجان فال فنجان فال شمع فال شمع فال پی ام سی فال پی ام سی