لغت نامه دهخدا خوشه کردن. [ ش َ / ش ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بستن خوشه گیاه. بهم آمدن خوشه گیاه. بیرون آمدن خوشه کشت. ( یادداشت مؤلف ). اسبال. ( تاج المصادر بیهقی ).