خواهش پذیر

لغت نامه دهخدا

خواهش پذیر. [ خوا / خا هَِ پ َ ] ( نف مرکب ) پذیرنده خواهش. قبول کننده خواهش :
زن کارپیرای روشن ضمیر
بدان خواسته گشت خواهش پذیر.نظامی.

فرهنگ فارسی

پذیرنده خواهش قبول کننده خواهش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ورق فال ورق فال نخود فال نخود