حجر قمر

لغت نامه دهخدا

حجر قمر. [ ح َ ج َ رِ ق َ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حجرقمری. ملحی که مشتق از اسید سلنیو است. رجوع به دزی ج 2 ص 252 شود.

فرهنگ فارسی

ملحی که مشتق از اسید سلینو است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال امروز فال امروز فال ای چینگ فال ای چینگ فال درخت فال درخت