حاجت جای

لغت نامه دهخدا

حاجت جای. [ ج َ ت ْ ] ( اِ مرکب ) بیت الخلا. حَش . مبرز. ( منتهی الارب ). ادب خانه. مبال.

فرهنگ فارسی

بیت الخلا ادب خانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب فال میلادی فال میلادی