تیز خیز

لغت نامه دهخدا

تیزخیز. ( نف مرکب ) تیزتک. تند. تندرو :
ترسم کآن وهم تیزخیزت روزی
وهم همه هندوان بسوزد بسخون.اسدی ( از گنج بازیافته ص 58 ).تیز چو گوش فرس تیزخیز
صورت و معنی به صفت هر دو تیز.ظهوری ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

تیز تک تند تند رو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت