تقبل کردن

لغت نامه دهخدا

تقبل کردن. [ ت َ ق َب ْ ب ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پذیرفتن و اجابت نمودن. ( ناظم الاطباء ). بعهده گرفتن. بگردن گرفتن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). تقبل نمودن : بر وفق مزاج او سخن ها گفته بودند و تقبلها و تکلفها کرده. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

بعهده گرفتن بگردن گرفتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم