دانشنامه اسلامی
وقتی "نصر بن احمد بن اسماعیل" پس از شش سال امارت کشته شد، بزرگان سامانی بالاتفاق یکی از پسران او، یعنی "نصر بن احمد" را که در آن زمان هشت سال داشت به امارت و "ابوعبدالله جیهانی" ادیب معروف و وزیر فرزانه را به وزارت و نیابت امارت او منصوب کردند. یکی از خادمان به نام "سعد"، نصر را که بیش از هشت سال نداشت بر دوش خود نشاند و بیرون آمد تا برای او بیعت بگیرد. "خلیفه مقتدر" با دریافت خبر تخت نشینی امیرنصر به جای پدر پیمان نامه ای با فرمان واگذاری خراسان برای او فرستاد. همدلی و هماهنگی در میان بزرگان دربار سامانی نشان از موقعیت مستحکم این خاندان در ماورالنهر و خراسان بود و حکایت از بیمناک نبودن این بزرگان از خردسال بودن نصر می کرد. حتی آن ها قاتلان پدر نصر را نیز مجازات کردند. از آغاز امارت وی، جمعی از مدعیان امارت که از خویشاوندان و سرداران سامانی بودند و نیز سه برادر او "یحیی"، "منصور" و "ابراهیم" علیه وی قیام کردند. از مهم ترین این قیام کنندگان یکی "اسحاق بن احمد" عموی او بود که بر سمرقند حکومت داشت و یکی "لیلی بن نعمان" که از جانب "الاطروش" در قسمتی از طبرستان حکومت داشت و نیز احمد بن سهل از سردارن بزرگ سامانی و "مردآویج" و "وشمگیر" پسران "زیار" هم چنین مردم سیستان نیز برای کسب استقلال خود دوباره سر به شورش برداشتند. ولی همه این شورش ها و قیام ها به همت وزرای عاقل او "ابوعبدالله جیهانی" و "ابوالفضل محمد بن بلعمی" و نیز به نیروی شمشیر سرداران وفادار سامانی، مانند "سیمجور" و "ابوبکر محمد چغانی" فرونشانده شد. در این ضمن خود "نصر" نیز به سن رشد رسید و با کیاست خاص به امارت پرداخت. وزیر دیگری که خردمندانه به اداره امور می پرداخت. "ابوطیب محمد مصعبی" و از آن میان خدمات جیهانی بیشتر است.
جنگ های روزگار امیرنصر
با این که تخت نشینی امیرنصر با قدرت و قاطعیت انجام گرفت آغاز فرمانروایی او بدون شورش و درگیری نماند. شورش های زیادی از طرف امرا و خویشان انجام گرفت که در ذیل به آن اشاره می شود:
← شورش اسحاق بن احمد
از این پس به همت امیرنصر بر وسعت قلمرو سامانیان روز به روز افزوده شد و حدود دولت سامانی تا نواحی عراق عرب رسید. در حقیقت منتهای بسط دولت سامانی در ایام امارت سی ساله امیرنصر بن احمد است. علت پیشرفت او همان طور که گفته شد ناشی از تدبیر و کاردانی وزرای او و نیز سپاهیان فداکار هم چون حمویه، ابوبکر مظفر چغانی و پسرش ابوعلی احمد و نیز قراتگین ترک و سیمجور دواتی بود. واقعه اجتماعی دیگری که در دوران سلطنت امیرنصر حادث شد و بالا گرفت کار فرقه اسماعیلیه بود تا آن جا که امیرنصر و بسیاری از مقربان در دربار به این مذهب روی آوردند. گرایش امیر به اسماعیلیه، غلامان متعصب ترک و روحانیون مسلمان را بر ضد وی و یارانش برانگیخت تا آنجا که لشگریان ترک برای کشتن امیر سامانی توطئه کردند.
امیرنصر و علویان طبرستان
...