ازمنه

ازمنه واژه‌ای است که از زبان عربی به فارسی راه یافته و صورت جمع زمان به شمار می‌رود. معنای تحت‌اللفظی آن روزگارها یا زمان‌ها است، اما کاربرد آن در زبان فارسی اغلب فراتر از این معنای ساده رفته و به دوره‌های تاریخی، اعصار، یا دوران‌های خاصی از گذشته اشاره دارد. این واژه در متون ادبی، تاریخی و فرهنگی فارسی به وفور یافت می‌شود و بار معنایی عمیقی از سیر تحولات و دگرگونی‌های روزگار را به همراه دارد.

در ادبیات فارسی، ازمنه نه تنها بر گذر بی‌امان زمان و تکرار چرخه‌های تاریخی تأکید می‌ورزد، بلکه به مفاهیمی چون عبرت از گذشتگان، ناپایداری دنیا، و تأثیر شرایط زمانی بر سرنوشت انسان‌ها نیز اشاره دارد. شاعران و نویسندگان از این واژه برای ترسیم تصویری زنده از تاریخ، بیان اندیشه‌های فلسفی در باب هستی و زمان، و برانگیختن حس نوستالژی یا تأمل در وضعیت کنونی بهره برده‌اند. بدین ترتیب، ازمنه به ابزاری زبانی برای کاوش در اعماق زمان و درک روابط پیچیده میان انسان و تاریخ بدل گشته است.

با توجه به غنای معنایی و سابقه کاربردی ازمنه در زبان فارسی، بازنویسی و گسترش این مفهوم نیازمند توجه به ظرافت‌های زبانی و فرهنگی است. درک درست این واژه و استفاده صحیح از آن در نوشتار، به ویژه در متون رسمی و ادبی، به غنای متن افزوده و به انتقال دقیق‌تر مفاهیم یاری می‌رساند. این واژه، همچون نگینی درخشان در گنجینه زبان فارسی، شاهدی بر پیوند عمیق این زبان با میراث غنی عربی و توانایی آن در جذب و به‌کارگیری مفاهیم گوناگون است.

لغت نامه دهخدا

ازمنه. [ اَ م ِ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ زمان. ( دهار ). روزگارها. زمانها.

فرهنگ معین

(اَ مِ نِ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ زمان.

فرهنگ عمید

= زمان

فرهنگ فارسی

روزگارها، جمع زمان
( اسم ) جمع: زمان ۱ - زمانها روزگارها: ( جمعی از اهل قزوین در ازمن. سابقه شافعی مذهب بوده اند. ) (تاریخ عالم آرای عباسی ).

ویکی واژه

جِ زمان.

جمله سازی با ازمنه

صدر یا گم کرده پا تابه و پالان خویش بلکه خود را نیز گم کردی ز دور ازمنه
بروی ازمنه گر آستین برافشاند شود بسعی تموج زمان حال، قدیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال حافظ فال حافظ فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت