دانشنامه اسلامی
وی در ۱۲۲۲ ق/ ۱۸۰۷ در سهل اغریس، در جایی معروف به قطنه (قیطنه) وادی الحمام، از توابع ایالت وهران – در غرب الجزایر – در خانواده ای روحانی به دنیا آمد.او قرآن و علوم قرآنی را نزد پدرش محیی الدین الجزایری که فقیه و مجاهدی وارسته و رئیس فرقه اخوت قادریه در بخش غربی الجزایر بود، آموخت و حافظ قرآن شد. سپس به آموختن علوم جدید، از جمله نجوم ، ریاضیات و جغرافیا ، تحت نظر سیدی احمد بن طاهر (قاضی ارزیو)، پرداخت و فنون نظامی را نیز فراگرفت و سرآمد اقران گردید و اعجاب همگان را برانگیخت.در ربیع الآخر ۱۲۴۱ ق/ نوامبر ۱۸۲۵ همراه پدرش برای زیارت حرمین شریفین به حجاز و سپس به بغداد و بار دیگر به مکه و مدینه سفر کرد و در ۱۲۴۳ ق/ اوایل ۱۸۲۸ به وطن بازگشت. پس از این سفر شوق بسیار به مطالعه یافت و کتابخانه ای فراهم کرد که در آن زمان از ارزشمندترین کتابخانه ها بود و به مطالعه گسترده ای در معارف قدیم و جدید پرداخت.
تجاوز فرانسه
در محرم ۱۲۴۶ ق/ ژوئن ۱۸۳۰، نیروهای استعمارگر فرانسوی در خاک الجزایر پیاده شدند و حدود یک ماده بعد (ژوئیه)، شهر الجزایره (پایتخت) به تصرف فرانسویان درآمد. بلافاصله والی الجزایر بر ضد متجاوزان اعلام جهاد کرد و با آنان به نبر پرداخت اما شکست خورد و ناگزیر تن به صلح داد.سید محیی الدین (پدر عبدالقادر) در ذیحجه ۱۲۴۷ ق/ آوریل ۱۸۳۲ به عنوان رهبر جهاد ائتلاف قبایل قدرتمند شمال شرقی الجزایر، برای بیرون راندن فرانسویان از ناحیه وهران جنگیده بود. عبدالقادر نیز از همان آغاز ورود اشغالگران فرانسوی به این سرزمین در ۱۲۴۶ ق/ ۱۸۳۰ بر ضد اشغالگران فرانسوی اعلام جهاد کرد و به همراه پدرش به مبارزه آنان برخاست و تا اواخر عمر در این مبارزه با آنان برخاست و تا اواخر عمر در این مبارزه از پای ننشست. در رجب، شعبان ۱۲۴۸ ق/ نوامبر یا دسامبر ۱۸۳۲، گروهی از بزرگان قبایل عرب نواحی شمال الجزایر، او را «سلطان اعراب» لقب دادند و به رهبری خویش برگزیدند.
امضا معاهده با فرانسه
امیر عبدالقادر در طول مبارزه مستمر خود با فرانسویان، معاهداتی نیز با آنان منعقد کرد. وی در متن معاهده ۱۳ شوال ۱۲۴۹ ق/ ۲۴ فوریه ۱۸۳۴ خود با ژنرال دی میشل فرانسوی، به «امیرالمؤمنین» ملقب گردید و در همین سال فرانسویان، وی را به عنوان دای معسکر، در شمال غربی الجزایر به رسمیت شناختند. به موجب قرارداد مزبور، به جز شهرهای ساحلی الجزایر که در اشغال فرانسویان باقی ماند، تمامیت ارضی این کشور، به عنوان یک کشور عربی مستقل به ریاست امیرعبدالقادر رسمیت می یافت. وی که برای تامین هزینه های نگاهداری نیروهای خود از مالیات های اسلامی، مانند خمس و زکوه استفاده می کرد، در این دوره سکه هایی موسوم به «محمدیه» ضرب کرد و تشکیلات نظامی از جمله کارخانه های اسلحه سازی دایر نمود.
اتهام کفر
...