دانشنامه عمومی
اندیشه اقتصادی هند باستان محوریت بر رابطه بین مفاهیم خوشبختی، فلسفه اخلاق و ارزشهای اقتصادی داشت، و ارتباطات میان آنها دیدگاه مردم هند باستان را نسبت به هستی انسان تشکیل می داد. نتیجه این رابطه شکل گیری ایده بنیادی اوپانیشادها در مورد وحدت، یگانگی و ثبات استعلایی بود. فلسفه و متافیزیک هند باستان بیانگر درک تعدادی از مفاهیم اقتصادی مدرن است. به عنوان مثال، تنظیم تقاضای موجود وقتی بیش از میزان عرضه باشد به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از بی دولتی، که در آن زمان با تأکید بر اینکه کالاهای غیرمادی منبع خوشبختی است به دست آمد، بازتابی از قاعده مارشال در خصوص سیری ناپذیری خواسته ها است. ریگ ویدا تصویری از نابرابری اقتصادی را در کتاب خود نشان می دهد که بیان می کند، «ثروت لیبرال ها هرگز از بین نمی روند، در حالی که کسی که از اموالش نمی بخشد آسایشی نخواهد یافت». این گفته بدین معناست که اگرچه تولید ثروت شخصی غیراخلاقی تلقی نمی شد، نگه داشتن این ثروت برای خود شخص گناه محسوب می شد. رساله آرته شاستره قوانینی را تدوین کرد که بهره وری اقتصادی را در بافت یک جامعه اخلاقی ارتقا می بخشد. نویسنده ای به نام کاوتیلیا معتقد است که ساخت زیربنا در یک محیط اخلاقی، که مسئولیت آن بر عهده پادشاه است، عامل اصلی تعیین کننده رشد اقتصادی است. . [ نیازمند منبع]