ابله رو

لغت نامه دهخدا

( آبله رو ) آبله رو. [ ب ِ ل َ / ل ِ ] ( ص مرکب ) مجدر : سلطان ملکشاه... آبله رو بود، چهره بزردی مایل. ( راحةالصدور راوندی ).

فرهنگ عمید

( آبله رو ) ویژگی کسی که اثر تاول های بیماری آبله در چهره اش باقی مانده باشد.

فرهنگ فارسی

( آبله رو ) ( صفت ) کسی که در چهره اش مهر آبله بود آنکه اثر آبله بر چهره اش پیدا باشد مجدر
مجدر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال چای فال چای فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود