ابراهیم عراقی

لغت نامه دهخدا

ابراهیم عراقی. [ اِ م ِ ع ِ ] ( اِخ ) رجوع به ابواسحاق عراقی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال قهوه فال قهوه فال درخت فال درخت