عربون

لغت نامه دهخدا

عربون. [ ع ُ ] ( ع اِ ) ربون. عَربَون. عُربان. ( منتهی الارب ). بیعانه. ربون. رجوع به ربون و زبون شود.

فرهنگ فارسی

زبون عربون بیعانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن