طوخ

لغت نامه دهخدا

طوخ. [ ] ( اِخ ) چهارده موضع است بمصر. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ).دهی است در صعید مصر، غربی ِ نیل. ( معجم البلدان ).
طوخ. [ ] ( اِخ ) طوخ الخیل ؛ قریه دیگری است به صعید غربی نیل و بدان طوخ بیت یمون گویند و طوة نیز خوانند. ( معجم البلدان ).
طوخ. [ ] ( اِخ ) دهی است به حوف غربی و آن را طوخ مزید گویند. ( معجم البلدان ).
طوخ. [ طَ ] ( ع مص ) تهمت کردن کسی را به قول یا به فعل. ( منتهی الارب ). تهمت کردن به چیزی بد از گفتار و کردار. ( منتخب اللغات ).

فرهنگ فارسی

تهمت کردن کسی را بقول یا بفعل

دانشنامه عمومی

طوخ نام شهر و شهرستانی در استان قلیوبیه مصر است.
طوخ از آبادی های قدیمی در مصر است.
لیث بن سعد، از فقها و قلقشندی نویسنده کتاب معروف صبح الاعشی ( مهم ترین دانشنامه عربی روزگار مملوک ها ) از طوخ بوده اند.
شهر طوخ دارای صنعت شمیمیایی و چینی سازی است.
۱۰ دهستان شهرستان طوخ: بلتان - الدیر - العمار الکبری - أجهور الکبری - ترسا - مشتهر - اکیاد - دجوی - کفر منصور - نامول
این شهرستان ۴۹ روستا دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم