زکاوت

لغت نامه دهخدا

زکاوت. [ زَ / زِ وَ ]( از ع ، اِمص ) دیانت. راستی. پارسائی. پاکی. عصمت. خلوص. صفا. حقیقت. || کیاست. ادراک. عقل. فراست. || عجله در کار و خدمت. ( ناظم الاطباء ). این کلمه در کتابهای معتبر لغت دیده نشده است.

فرهنگ فارسی

یا کیاست و ادراک و عقل و فراست یا عقل در کار و خدمت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم