در پراکندن

لغت نامه دهخدا

درپراکندن. [ دَ پ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پراکندن : دیگر لشکر با پیشروان به خراسان درپراکند.( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 422 ). رجوع به پراکندن شود.

فرهنگ فارسی

پراکندن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال چوب فال چوب