حق کشی

لغت نامه دهخدا

حق کشی. [ ح َ ک ُ] ( حامص مرکب ) پایمال کردن حق با علم بحقانیت آن.

فرهنگ فارسی

پایمال کردن حق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم