تفاقر

لغت نامه دهخدا

تفاقر. [ ت َ ق ُ ] ( ع مص ) بهانه فقر و درویشی آوردن. || یکدیگر تفاخر کردن در فقر خویش. || زبون و پست نمودن خویشتن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

بهانه فقر و درویشی آوردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم