تخم و ترکه

لغت نامه دهخدا

تخم و ترکه. [ ت ُ م ُ ت َ رَ ک َ / ک ِ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول با تحقیر بمعنی اولاد و احفاد، زاد و رود آرند: از تخم و ترکه فلان ؛ از نسل او. از اولاد او.

فرهنگ فارسی

از اتباع . در تداول با تحقیر بمعنی اولاد و احفاد زاد و رود آرند : از تخم و ترکه فلان از نسل او از اولاد او .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم