تاراج شدن

لغت نامه دهخدا

تاراج شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) تاراج رفتن. به غارت رفتن. به چپو رفتن. به چپاول رفتن :
یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبی برناگرفته کام را.سعدی.رجوع به تاراج رفتن و تاراج شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) تاراج رفتن بغارت رفتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم