انغمار

لغت نامه دهخدا

انغمار. [ اِ غ ِ ] ( ع مص ) در آب فرورفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). به آب فرورفتن. اغتماس. ( از اقرب الموارد ). به آب فروشدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ).

فرهنگ معین

(اِ غِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - به آب فرو شدن . ۲ - فرو رفتن در کاری .

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) باب فرو شدن . ۲ - فرو رفتن در کاری . ۳ - ( اسم ) فرو رفتگی .
در آب فرو رفتن . اغتماس به آب فرو شدن .

ویکی واژه

به آب فرو شدن.
فرو رفتن در کا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال فنجان فال فنجان فال ورق فال ورق فال رابطه فال رابطه