اثخان

لغت نامه دهخدا

اثخان. [ اِ ] ( ع مص ) مبالغه کردن ( در چیزی ). ( منتهی الارب ). || بسیار بکشتن. ( تاج المصادر ): اثخن فی العدوّ؛ بسیارکشت دشمنان را. ( منتهی الارب ). || غلبه کردن. و قوله تعالی : حتی اذا اثخنتموهم ( قرآن 4/47 )؛ ای غلبتموهم و کثر فیهم الجراحة. ( منتهی الارب ). || سست کردن جراحت کسی را. ( تاج المصادر ): اثخنته ُ الجراحة؛ سست گردانید او را جراحت. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اثخان به «غلبه کردن بر دشمن» گفته می شود.
واژه اثخان ریشه قرآنی و روایی دارد و فقهاء به تبع کتاب و سنت، در بحث اسارت، باب جهاد، آن را به کار برده اند.
حکم اسیر گرفتن پس از غلبه
اسیر گرفتن پس از غلبه بر دشمن جایز است و پس از غلبه، اگر کسی اسیر گرفته شود، چنانچه مرد و بالغ باشد، کشته می شود، مگر آن که به اسلام بگرود.
حکم اسیر گرفتن پیش از غلبه
این کار پیش از غلبه بر دشمن جایز نیست و پیش از غلبه، اسیر کشته نمی شود، هر چند به اسلام نگرود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال نخود فال نخود