مسمومه

لغت نامه دهخدا

( مسمومة ) مسمومة. [ م َ م َ ] ( ع ص ) تأنیث مسموم. رجوع به مسموم شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مسموم : اغذی. مسمومه .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس فال چوب فال چوب