برهم بسته

برهم بسته در زبان فارسی، که به معنای دیده شده یا مجتمع شده است، یک ترکیب وصفی است که در ساختار و نگارش قواعد خاصی را دنبال می‌کند. این عبارت معمولاً برای توصیف چیزی به کار می‌رود که اجزاء آن کنار هم قرار گرفته‌اند، به هم پیوسته‌اند یا به صورت یک مجموعه واحد درآمده‌اند. در کاربردهای مختلف، می‌تواند به انسجام، اتحاد یا حتی تجمیع معانی اشاره داشته باشد.

در نگارش رسمی، استفاده از برهم بسته نیازمند دقت در انتخاب بافت مناسب است تا منظور گوینده به درستی منتقل شود. این عبارت می‌تواند در متون ادبی، فلسفی یا حتی علمی برای بیان مفاهیمی چون وحدت وجود، انسجام ساختاری یا تجمیع اطلاعات به کار رود. به عنوان مثال، در توصیف یک اثر هنری، می‌توان گفت که اجزای آن برهم بسته به گونه‌ای است که تصویری منسجم و کامل را ارائه می‌دهد.

گسترش و بازنویسی این مفهوم در سه پارگراف، این امکان را فراهم می‌آورد تا جوانب مختلف معنایی و کاربردی آن در زبان فارسی به تفصیل شرح داده شود. با پرداختن به ریشه‌های لغوی و نحوه به‌کارگیری آن در ساختارهای جمله‌بندی، می‌توان به درک عمیق‌تری از این عبارت رسید و از آن در نگارش‌های رسمی و دقیق بهره برد. این دقت در انتخاب واژگان، به غنای زبان فارسی و انتقال مفاهیم پیچیده کمک شایانی می‌کند.

فرهنگ معین

(بَ هَ. بَ تِ ) (ص. ) مجعول، ساختگی.

ویکی واژه

مجعول، ساختگی.

جمله سازی با برهم بسته

استعارات خیالی چند برهم بسته‌ایم عمرها شد می‌پرد عنقا به مژگان قدح
نسخهٔ هستی ز بس دقت سواد افتاده است چشم برهم بسته حل این معما می‌کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا