لغت نامه دهخدا مستوعب. [ م ُ ت َ ع ِ ] ( ع ص ) همگی چیزی گیرنده. || از بیخ کننده بینی را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به استیعاب شود.
فرهنگ فارسی ( اسم ) گیرنده همه چیزی را همه را فرا گیرنده . یا قسمت مستوعب .تقسیمی است که دایر مدار نفی واثبات باشد