مبثور

لغت نامه دهخدا

مبثور. [ م َ ] ( ع ص ) محسود. ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) ( ناظم الاطباء ). || بسیارمال. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). غنی و بسیار مالدار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

محسود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه