لباسهم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لِبَاسُهُمْ: لباسشان
ریشه کلمه:
لبس (۲۳ بار)هم (۳۸۹۶ بار)
لبس به ضّم اوّل در اصل به معنی پوشاندن شی‏ء است چنانکه در اقرب‏الموارد و مفردات گفته است، معانی دیگر متفرّع بر آنست و اصل معنی یکی است. لُبس اگر به ضّم اول باشد به معنی لباس پوشیدن است و فعل آن از باب عَلِمَ یَعْلَمُ آید مثل . و اگر به فتح اوّل باشد به معنی خلط و مشتبه کردن است و فعل آن از باب ضَرَبَ یَضْرِبُ آید چنانکه در صحاح و مصباح تصریح کرده و آیات قرآن نیز شاهد آن است. لِباس، لُبُوس و لِبس (به کسر اوّل) به معنی لباس و پوشیدنی است. نحو. . مراد از لَبُوس زره است: یعنی به داود صنعت لباس جنگی آموختیم. اینک چند آیه را بررسی می‏کنیم: * . «تَلْبِسُوا» از باب ضَرَبَ یَضْرِبُ به معنی خلط و آیه خطاب به اهل کتاب است یعنی حق را با باطل خلط نکنید و حق را به باطل مشتبه ننمائید و حق را با آنکه می‏دانید کتمان نکنید منظور آن است که نبوّت حضرت رسول «صلی اللَّه علیه و آله» را کتمان نکنید و دلائل آن را که در کتاب شماست مشتبه نگردانید. * . لبس در هر دو به معنی خلط و مشتبه کردن است. یعنی: و گفتند چرا بر او ملکی نازل نمی‏شود؟ اگر ملک نازل می‏کردیم - و آنها ایمان نمی‏آوردند - کار پایان می‏یافت و به آنها مهلت داده نمی‏شد و اگر پیغمبر را از ملک می‏فرستادیم آن را مردی قرار داده و بر آنها مشتبه می‏کردیم آنچه را که مشتبه می‏کنند. در این دو آیه چند مطلب هست. 1- کفّار می‏گفتند باید فرشته‏ای بر او نازل شود منظورشان این بوده که فرشته او را تصدیق کند چنانکه در جای دیگر آمده: . ایضاً . و به احتمال ضعیف منظورشان آن بوده که ملک عذاب موعود را بیاورد. 2- راجع به این اقتراح و درخواست دو جواب گفته شده، اوّل «وَلَوْ اَنْزَلْنا مَلَکاً لَقُضِیَ الْاَمْرُثُمَّ لایُنْظَرُونَ» یعنی اگر ملک نازل می‏کردیم - و آنها ایمان نمی‏آوردند- کار تمام می‏شد، نابودی همه را می‏گرفت و مهلت داده نمی‏شدند حال آنکه مقصود ما مهلت است تا مجالی برای تفکّر و توبه داشته باشند، یا اگر ملک را با عذاب نازل می‏کردیم همه از بین می‏رفتند و دیگر مجالی و مهلتی نمی‏ماند با آنکه نظر ما زیستن در مهلت است. دوّم «وَلَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ مایَلْبِسُونَ» یعنی چون اینها انسان و مادی‏اند لازم بود ملک را به صورت انسان در آوریم تا بتوانند با او انس بگیرند و گفت و شنود داشته باشند در اینصورت می‏گفتند این انسان است و به دروغ می‏گوید من فرشته‏ام و پیغمبر. یعنی همان را که درباره این پیغمبر می‏گویند درباره او هم می‏گفتند «لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ» یعنی ما به آنها مشتبه می‏کردیم ظاهراً این غایت ارسال ملک به صورت بشر است یعنی نتیجه کار چنین می‏شد بعضی‏ها گفته‏اند: نسبت «لَلَبَسْنا» به خدا مثل «فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّه قُلُوبَهُمْ» است یعنی چون خود مشتبه می‏کنند ما هم چنان می‏کردیم ولی احتمال اوّل بهتر یعنی در صورت فرستادن ملک ما عامل این کار می‏بودیم و چون نمی‏خواهیم چنین باشیم. و از طرف دیگر در اینصورت فرستادن ملک لغو و بی‏فایده خواهد بود لذا ملک نخواهیم فرستاد. «مایَلْبِسُونَ» در تقدیر «مایَلْبِسُونَهُ» است وها مفعول آن و راجع به «ما» است و مراد از آن پیغمبر است یعنی مشتبه می‏کردیم بر آنها آنچه را که خود بر خودشان و دیگران مشتبه می‏کنند، خود خیال می‏کنند که پیامبر نیست و به دیگران نیز امر را مخلوط و مشتبه می‏گردانند. ظاهراً جواب اوّل راجع به انزال عذاب به واسطه ملک و جواب دوّم مربوط به پیامبر بودن ملک و یا شریک پیامبر بودن در انذار است. . لبس به فتح اوّل به معنی اختلاط و اشتباه است در صحاح گفته: «اَللَّبْسُ: اِخْتِلاطُ الظُّلام» و نیز به معنی خلط است که گذشت ظاهراً مراد از آن اشتباه و شک است. یعنی: آیا در خلقت اوّل عاجز و خسته شدیم تا نتوانیم بار دیگر آنها را بیافرینیم نه بلکه آنها از خلقت تازه در شک و اشتباه‏اند. * . همانطور که لباس بدن انسان را می‏پوشاند همین طور زن مرد را و مرد زن را از اعمال منافی عفت از قبیل زنا، چشم‏چرانی و غیره می‏پوشاند و محفوظ می‏کند ظاهراً بدین جهت مرد لباس زن و زن لباس مرد قلمداده شده است، زن بی‏مرد و مرد بی‏زن به حکم انسان عریان است. * . لباس تقوی را احیاء و عمل صالح گفته‏اند ولی باید آن را اعمّ گرفت تقوی پوشش و لباسی است که از هر لباس انسان را محترمتر و محفوظتر می‏کند و آن لباس معنوی است. * . نسبت لباس به خوف و جوع ظاهراً از آن جهت است که خوف و گرسنگی به همه آن شهر گسترش یافته و همه را فرا گرفته بود مثل لباس که تمام بدن را می‏پوشاند در مفردات گفته: گویند «تَدَرَّعَ فُلانٌ الفَقْرَ وَ لَبِسَ الْخَوْفَ» فلانی زره فقر و لباس ترس را به تن کرد. بعضی گوید علّت آمدن لباس در آیه آن است که خوف و جوع در آنها آشکار شد مثل آشکار بودن لباس در بدن. اِذاقِه چنانکه گفته‏اند دلالت بر قلّت دارد پس لباس دلالت بر احاطه و اِذاقِه دلالت بر کمی دارد یعنی: گرسنگی و ترس را به همه رسانید ولی کم، تا پند گیرند. طبرسی ذوق را استعاره از امتحان دانسته است. * . چون ظلمت شب همه را مثل لباس فرا می‏گیرد لذا به آن لباس اطلاق شده واللَّه العالم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال جذب فال جذب فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی