لغت نامه دهخدا
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از بخش ساوجبلاغ شهرستان کرج که دارای 76 تن سکنه است. آب آن از قنات و رود کردان و محصول عمده اش غله ، صیفی ، بنشن ، چغندرقند. لبنیات و انگور است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان نوشهر که دارای 550 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، ارزن ، حبوب و کاردستی مردم شال بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان دامغان که دارای 470 تن سکنه است. آب آن از چشمه علی و محصول عمده اش غله ، پسته ، انگور و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از بخش صیدآباد شهرستان دامغان که دارای 400 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، حبوب ، پنبه ، پسته و انگور و کار دستی زنان کرباس بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از بخش میامی شهرستان شاهرود که دارای 840 تن سکنه است. آب آن ازقنات و محصول عمده اش غله و میوه است. شامل دو محله ٔبالا و پائین است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان گیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد که دارای 306 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان اردبیل که دارای 167 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند که دارای 310 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تویسرکان و محصول عمده اش غله ، حبوب ، توتون ، چغندر و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
فیروزآباد. ( اِخ ) دهی است از بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه که دارای 340 تن سکنه است. آب آن از چاه و خرم رود و محصول عمده اش غلات دیم و لبنیات است. قسمت علیای این ده که متجاوز از 200 نفر سکنه دارد به فیروزآبادتپه مشهور است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).