عوین

لغت نامه دهخدا

عوین. [ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) یاری گر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || اسم جمع است عَون را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اسم جمع است برای عون ، بمعنی اعوان و یارها. ( از اقرب الموارد ).
عوین. [ ع ُ وَ ] ( اِخ ) نام مردی است. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام مردی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت فال رابطه فال رابطه فال ای چینگ فال ای چینگ