عطر پرور

لغت نامه دهخدا

عطرپرور. [ ع ِ پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) عطرپرورنده :
بخندان از لب آن غنچه باغم
وزان گل عطرپرور کن دماغم.جامی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

عطر پرورنده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت