شیر طالع

لغت نامه دهخدا

شیرطالع. [ ل ِ ] ( ص مرکب ) مسعود. جوانبخت. آنکه طالعش در برج اسد است. ( یادداشت مؤلف ) :
منم گاودل تا شدم شیرطالع
که طالع کند با دل من نزاعی
ازین شیرطالع بلرزم چو خوشه
که از شیر ترسد دل هر شجاعی.خاقانی.

فرهنگ فارسی

مسعود جوانبخت آنکه طالعش در برج اسد است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت