شیخ علی خان

لغت نامه دهخدا

شیخ علیخان. [ ش َ ع َ ] ( اِخ ) زند. سردار رشیدکریمخان ( نیمه دوم قرن 12 هجری ) که در جنگهای متعدّد ایام سلطنت کریمخان شرکت داشت ولی ، خان زند به سعایت ساعیان او را نابینا کرد. ( فرهنگ فارسی معین ).
شیخ علیخان. [ ش َ ع َ ] ( اِخ ) زنگنه. وزیر شاه سلیمان صفوی ( نیمه دوم قرن 11 هجری ). وی وزیری لایق و کاردان و پاکدامن بود و تا حدی از اعمال نابجای شاه سلیمان جلوگیری کرد. ( فرهنگ فارسی معین ).
شیخ علیخان. [ ش َ ع َ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه بروجرد و خرم آباد میان سگوند اکبرخانی و هولاندشت در 523600 گزی تهران. ( یادداشت مؤلف ) ( از فارسنامه ناصری ).

فرهنگ فارسی

زنگنه وزیر شاه سلیمان صفوی ( نیمه دوم قر.۱۱ ه. ). وی وزیری لایق و کاردان و پا کدامن بود و تا حدی از اعمال نابجای شاه سلیمان جلوگیری میکرد.

دانشنامه عمومی

شیخ علی خان (کوهرنگ). شیخ علی خان، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری است.
آبشار شیخ علیخان که به آبشار مینیاتوری ایران شهرت دارد، در این روستا قرار دارد.
این روستا در دهستان شوراب تنگزی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۴ نفر ( ۴۹خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم