شو و ای

لغت نامه دهخدا

( شو و آی ) شو و آی. [ ش َ / ش ُ وُ ] ( اِمص مرکب ) آی و شو. آمد و شد. ( یادداشت مؤلف ) :
تا کی این رنج ره و گرد سفر
وین تکاپوی دراز و شو و آی.فرخی.نیز در بیشه و در دشت همانا نبود
باز را از پی مرغان شکاری شو و آی.فرخی.

فرهنگ فارسی

( شو و آی ) آی و شو آمد و شد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم