سیه مست

لغت نامه دهخدا

سیه مست. [ی َه ْ م َ ] ( ص مرکب ) بدمست. بسیار مست. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). سیاه مست. طافح. رجوع به سیاه مست شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) مست مست مست طافح .
بد مست و بسار مست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال انبیا فال انبیا فال ابجد فال ابجد فال تک نیت فال تک نیت