سوزن دان

لغت نامه دهخدا

سوزندان. [ زَ ] ( اِ مرکب ) کیسه ای که در آن سوزنها رانگهدارند. ( آنندراج ). استوانه ای کاواک از چوب یا فلز که در آن سوزن گذارند. ( ناظم الاطباء ) :
به تشریفت چو سوزندان جیب از نرمدست آل
زبانی آتشینم هست ولیکن درنمیگیرد.نظام قاری.

فرهنگ عمید

ظرف کوچک استوانه شکل که در آن سوزن بگذارند، جای سوزن.

فرهنگ فارسی

کیسه که در آن سوزنها را نگهدارند استوانه ای کاواک از چوب و یا فلز که در آن سوزن گذارند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان فال درخت فال درخت