زشت سیرت

لغت نامه دهخدا

زشت سیرت. [ زِ رَ ] ( ص مرکب ) بدعمل.زشت کردار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده بعد شود.

فرهنگ عمید

بدسیرت، بدکار، بدخو.

فرهنگ فارسی

بد عمل زشت کردار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال عشق فال عشق فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت