زره باف

لغت نامه دهخدا

زره باف. [ زَ رِه ْ / زِ رِه ْ ] ( نف مرکب ) آنکه زره می سازد. ( ناظم الاطباء ). سازنده زره. زره گر :
زره باف گردون دوصد ماه و سال
نگردید تا حلقه ساز هلال
بنام سپهدار اقلیم شام
نشد این زره برکف او تمام.ملا طغرا ( از آنندراج ).رجوع به زره و زره گر شود.

فرهنگ فارسی

آنکه زر می سازد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی استخاره کن استخاره کن فال ارمنی فال ارمنی فال مارگاریتا فال مارگاریتا