ریگ ریگ
ریگ ریگ. ( ق مرکب ) ذره ذره. اندک اندک. ( فرهنگ فارسی معین ). کنایه از ذره ذره باشد. ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( برهان ) ( انجمن آرا ) :
اگر می جست مرغی در میانه
همی شد ریگ ریگش سنگدانه.امیرخسرو دهلوی ( از آنندراج ).
ذره ذره اندک اندک .