لغت نامه دهخدا رواج دادن. [ رَ دَ ] ( مص مرکب ) رونق دادن. روایی بخشیدن. آب و تاب بخشیدن. رایج کردن. ترویج کردن. رجوع به رواج شود : چنان منادی عشق است در درون خراب که آنکه میدهد این ملک را رواج یکی است.ملا وحشی ( از آنندراج ).