لغت نامه دهخدا
نکردی خدای جهان را سپاس
نبودی بدین پروری رهشناس.دقیقی.ترا کآمدستی به پیغمبری
پذیرفتم از راه دین پروری.نظامی.چو آمد گه دعوی و داوری
بدانش نمایی و دین پروری.نظامی.نگفت از سر داد و دین پروری
سخن چون بیابانیان سرسری.نظامی.جفا نه شیوه دین پروری بود حاشا
همه کرامت و لطف است شرع یزدانی.حافظ.و رجوع به دین پرور شود.