خشنواز

لغت نامه دهخدا

خشنواز. [ خ ُ ن َ ] ( اِخ ) نام پادشاه ترکان:
چو آشفته آمد بر خشنواز
بشد پیش تخت و نبردش نماز.فردوسی.

فرهنگ فارسی

پادشاه هپتالان ( هیاطله ) که در زمان فیروز ساسانی ( ۴۸۳ - ۴۵۹ م. ) بمشرق ایران حمله برد. فیروز مجبور بصلح شد و بار دیگر درصدد تلافی بر آمد و مجددا شکست خورد و فیروز و بسیاری از لشکریانش در خندقی پر آب غرق شدند ( ۴۸۳ م. )

فرهنگ اسم ها

اسم: خشنواز (پسر) (فارسی)
معنی: تحریفی از نام پادشاه هیاطله
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال آرزو فال آرزو فال احساس فال احساس فال رابطه فال رابطه