خدای بینی

لغت نامه دهخدا

خدای بینی. [ خ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل خدابین. توجه بخدای. دینداری. تقوی ̍. پرهیزگاری. مقابل خودبینی.

فرهنگ فارسی

عمل خدابین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم