حفظ کردن

لغت نامه دهخدا

حفظ کردن. [ ح ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گرفتن. یاد گرفتن. برکردن. از بر کردن. بخاطر سپردن. توقم. فراگرفتن. نگاه داشتن به ذهن. || محافظت کردن. نگه داشتن. نگاهداری کردن. حراست. صیانت. بقو. بقاوت. گوش داشتن. پاس داشتن. ضبط. رجوع به حفظ شود. || حفظ کردن از؛ پائیدن از. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱ - نگهدای کردن نگاهبانی کردن. ۲ - بیاد سپردن از بر کردن .

فرهنگستان زبان و ادب

[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← حفظ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال امروز فال امروز فال پی ام سی فال پی ام سی فال تخمین زمان فال تخمین زمان