حزنه

لغت نامه دهخدا

حزنه. [ ح َ زَ ن َ / ح َ ن َ ] ( ع اِ ) حَزَن. زمین ناهموار. زمین درشت. زمین ستبر. سنگلاخ.
حزنه. [ ح ُ ن َ ] ( اِخ ) نام کوهی است در دیار شکر برادران بارق در ازد یمن. ( معجم البلدان ). و در مراصدالاطلاع تصحیف شده است.
حزنه. [ ح ُ ن َ ] ( ع اِ ) یکی کوه درشت. ج ، حُزَن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حزنه به فتح حاء وسکون زاء زمین ناهموار است که از آن در باب طهارت سخن گفته اند.
حزنه زمین ناهموار و فراز و نشیب دار یا دارای درخت و سنگ می باشد.
احکام حزنه
کسی که باید وضو بگیرد یا غسل کند ولی آب ندارد، بنابر قول مشهور باید در حزنه به اندازه برد یک تیر- حدود دویست گام- در چهار طرف، در صورت احتمال وجود آب، به جست و جو بپردازد و پس از مأیوس شدن از آب در آن محدوده تیمم نماید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی