جنگ زرگری. [ ج َ گ ِ زَ گ َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از جنگ ساختگی باشد. ( برهان ). جنگ دروغی با کسی برای فریفتن دیگران. ( فرهنگ فارسی معین ). جنگ مصلحتی بدون کینه برای فریب دادن شخص دیگر. ( ناظم الاطباء ). - امثال : جنگ زرگری میانجی نخواهد.
فرهنگ فارسی
کنایه از جنگ ساختگی باشد . جنگ دروغی با کسی برای فریفتن دیگران .