جان افروختن

لغت نامه دهخدا

جان افروختن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) جان را روشن کردن. جان را فروزش دادن.
رجوع به جان افروز شود.

فرهنگ فارسی

جان را روشن کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت