تیز دیدار

لغت نامه دهخدا

تیزدیدار. ( ص مرکب ) باریک بین. دقیق. در بیت زیر شعرشناس :
گرچه در شعر تیزدیدار است
از من افزون نباشدش دیدار.مسعودسعد.

فرهنگ فارسی

باریک بین دقیق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال احساس فال احساس